من کی هستم

علاقه‌م به دنیای نرم‌افزار آزاد از وقتی جدی شد که راهبر شیرازلاگ شدم.
البته این اصلاً معنی‌اش این نبود که قبلش چیزی ازش نمی‌دونستم یا شیرازلاگ باعث و بانی‌اش بود.

نه، من از قبل چیزایی راجع‌ نرم‌افزار آزاد می‌دونستم، اما شروعش از اینجا بود.
ما بعد از اختلافاتی که با هم داشتیم و جدایی که پیش اومد، استقلال خودمو در بر گرفتم. با خودم گفتم: «حالا که از شیرازلاگ خارج شدم، پس بیام یه جامعه جدیدی خلق کنم». سودای بنیان‌گذاری‌اش رو هم داشتم و به دو ماه نکشید که شیرازلینوکس افتتاح شد.

اینجا باید صادقانه بگم که واقعاً عجله کردم: هم برای افتتاحیه، هم برای انتخاب اسم و حتی برای مطالعه. اما تو یه بخشی هم هدفم این بود که کار رو انجامش بدم و سریع‌تر جلو برم.

خلاصه که شیرازلینوکس افتتاح شد و من برای گسترشش افتادم توی دل یادگیری.
تو این مسیر، چه قبلش چه بعدش، با آدم‌های مختلفی تو جامعه آشنا شدم. با روش‌های غلط و ترویج ضد نرم‌افزار آزاد و فعالایی مواجه شدم که خودشونم دقیق نمی‌دونستند نرم‌افزار آزاد چیه یا جامعه رویدادی باید چطوری و با چه اساس‌نامه و برخوردی مدیریت بشه.

همین قضایا باعث شد قید افراد ایران رو بزنم و برم تو دل جوامع خارج از ایران جستجو کنم. می‌خواستم بدونم بنیادهای نرم‌افزار آزاد، جوامع‌شون چطور برخورد می‌کنن و خیلی چیزای دیگه...

بعد از این موارد و خوندن مقالات راهنمای اریک ریموند، تازه فهمیدم مسیر رو به کل اشتباه رفتم.
وقتی چشم‌مو باز کردم، دیدم به خیلی از آدم‌های بی‌اخلاق تریبون دادم، از افرادی مشاوره گرفتم که مرحله اول به دنبال منفعت خودشون بودن.
البته طلب منفعت به خودی خود بد نیست، به شرطی که از یک جنبش سوءاستفاده نشه.
دیدم بعضی‌ها که سنگ گنو/لینوکس رو به سینه می‌زنن و مدام سودای برگزاری همایش دارن، از جامعه رویدادی چیزی نمی‌دونن و منفعت اینا تو پروموت خودشون تو این همایش‌هاست، تا از همین راه پکیج‌فروشی کنن.

پس اینجا بود که برای شیرازلینوکس و روابط خودم تغییراتی اعمال کردم.
اول از همه با این مدل آدم‌ها مخالفت و اعتراض خودمو عنوان کردم. حتی برخی از این جریانات رو رسانه‌ای کردم. بعدش، کل چیزی که شیرازلینوکس تحت عنوان OSN پیروی می‌کرد ــ مثل هیئت مدیره و این‌چیزا ــ رو کلاً منحل کردم و یه ساختار دیگه‌ای طراحی کردم.

همزمان که داشتم راهنماها رو می‌خوندم و تو گروه‌های جوامع نرم‌افزار آزاد خارج از کشور عضو می‌شدم.
سؤال می‌پرسیدم و به همین شکل با انواع جوامع آشنا می‌شدم و مدل‌ها، تفاوت‌ها، نوع راهبری و مدیریت و ساختارشون رو یاد می‌گرفتم.

اما خب، من تنها بودم.

پس طی یه فراخوان، یه تیم علاقه‌مند جمع کردیم و با اعضا رفتیم تو دل کار و جامعه لینوکسی شیراز رو ریفکتور کردیم به شیرازلینوکس. به همین ترتیب سیاست اجرایی جدیدی براش خلق کردیم.
طبیعیه که تو طول این مسیر با خطا هم روبرو بودیم، اما مهم این بود که ریشه سالم بود. پس همیشه اصلاح می‌کردیم و تو همین حال دانش هرکدوم از ما بیشتر می‌شد و مسلط‌تر بودیم روی جامعه خودمون.

دیگه اینجاها اون عباس بی‌سواد سابق نبودم.

طی برگزاری همایش‌ها اعتماد و شناخت خوبی نسبت به من شکل گرفته بود و سعی و تلاشم این بود که کسی مثل من با آزمون و خطا نیاد جلو و جامعه نرم‌افزار آزاد رو به شکل درستش ترویج بده.
پس از همون ظرفیت‌ها، تو همایش‌های زیادی به عنوان مدیر تیم اجرایی، راهبر اجرایی یا صرفاً یه راهنما دست داشتم و سعی می‌کردم این تیم‌ها رو بدون تحمیل نظر، با همون چیزی که واقعاً باید پیش بره راهنمایی کنم و مدل تیمی درست رو منتقل کنم.

این‌جا بود که من با لاگ‌ها و جوامع نرم‌افزار آزاد ایران ارتباط می‌گرفتم. چه در سفر بودم چه نبودم، به هر شکل و بهانه‌ای این ارتباطات رو برقرار می‌کردیم و سعی می‌کردیم همگی با هم همفکری و تبادل نظر داشته باشیم.
قرار نبود من بشینم روی منبر و حرف بزنم. اتفاقاً تو خیلی جاها از خیلی‌ها در ایران راهنمایی هم می‌گرفتم.
درسته که تو گذشته رفرنس مناسبی نبودم، اما خب تو نگاه من ریشه مهم‌تر از مدل اجراست و من از تجربیات خوب و بد هرکسی که تو این زمینه تجربه داشت استفاده می‌کردم و می‌کنم.
خیلی سعی کردم این قالب رو به کل زندگیم اضافه کنم: یعنی خودم در کنار مصرف‌کننده و ترویج‌دهنده، مشارکت‌کننده هم باشم.

مهاجرتم به نرم‌افزار آزاد کلی داستان داره که اینجا جاش نیست که بیشتر بگم.

 اما به طور کلی، همه سرویس‌های من تقریباً با نرم‌افزار آزاد قدرت گرفته و من تو انتقال همین ارزش‌ها خیلی تلاش می‌کنم. البته بیشتر تو بخش جامعه‌های رویدادی فعالم تا جامعه‌های تخصصی نرم‌افزار آزاد.

به لطف تیمی که تا امروز تو شیرازلینوکس مشغول فعالیت بوده و هست، همایش‌های زیادی در شهر‌های مختلف ایران برگزار کردیم نشست‌ها و کارگاه‌های مختلفی در شیراز برگزار کردیم مقالات زیادی در مورد نرم‌افزار آزاد منتشر کردیم و ویدیوهای زیادی رو دوبله کردیم.
تا جایی که تونستیم چیستی و ارزش نرم‌افزار آزاد رو داریم منتقل می‌کنیم و با حساسیت زیاد این بخش رو پیش می‌بریم.

در حال حاضر من راهبر جامعه نرم‌افزار آزاد شیرازلینوکس هستم و در کنارش دارم ساختار بنیاد نرم‌افزار آزاد فارسی رو تشکیل می‌دم. سعی و تلاشم اینه که این بنیاد رو هم در ایران داشته باشیم.
همین‌طور سعی کردم فعالیتی که چندین سال برای جامعه رویدادی وقف کردم رو با تخصص هم تلفیق کنم و سواد و دانش فنی خودمو در کنار آموزه‌های فلسفی نرم‌افزار آزاد افزایش بدم.

این داستان من بود و همون‌قدر که گفتم برای معرفی خودم کافی می‌دونم. بقیه موارد رو تو پست‌های بعدی با عنوان‌های دیگه منتشر می‌کنم.

happy hacking...

این مقاله آپدیت شده در تاریخ